فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

بهترین هدیه زندگی

سه شنبه

سلام عزیز مامان جیگر مامان دیشب  تب کردی تا صبح برر بالینت بیدار بودم و پاشوست میکردم و ٤ ساعتی یبار شیاف میزدم و شب سخت و پر استرسی گذروندیم و تا صبح دعا میکردم که زودتر خوب شی. تبت خدا رو شکر کنترل میکردی و گاهی نوک انگشت های دست و پات سرده سرد میشد و سر و پیشانیت داغ داغ     ١٤ آبان ماه ...
17 آبان 1392

عید غدیر خم، پارک، کاردستی زنبور

سلام عیدتون مبارک دخملی دیشب ساعت تقریبا ٤ نیمه شب بود پاشدی و گریه و نخوابیدی گفتی:کاکایو(منظورت کاکایویی بود که قبل از خواب دستت گرفتی و به رختخواب بردی) بهت دادم گفتی: دیگش و خلاصه گریه و ٦٠ بار فقط گفتی: بریم مبل بخوابیم  میرفتیم دوباره میگفتی: بریم اتاق بخوابیم و دوباره ازاول، رو دستات بخوابم، دندونم درده، مسواک میخوام، گشنمه بالاخره ساعت ٦ کاکایو تک تک خوردی بعدش بهت آب دادم که دندونات خراب نشه و گفتی: بلند شو، نخوابیم و رفتیم هال راضیت کردم اونجا بخوابیم ساعت ٦:٣٠ خوابیدیم. با بابایی و دوچرخه رفتین محوطه نیمرو خوردین، من ناهار آماده کردم رفتیم پارک معلم خوردیم خیلی خلوت بود، دوچرخه سواری کردی و از...
2 آبان 1392

شب نشینی خانوادگی

رابطه بین من و تو مثل هوا و نفسه، خودت میدونی نباشی چی میشم عزیزم دوستت دارم سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام دلم تنگه واسه نوزادیت، الان عکسهای نوزادی تو تو فیس بوک دیدم وای چقد ریزه میزه بودی چقد تلاش کردم من و بابایی البته، با هم تا به امروز رسیدی. چقد کارهای منزل مانع بازی 24 ساعته من و تو میشه، هر چی از زیرشون در میرم بازم میان دامنگیرم میشن صبحانه شیر موز عسلی خوردیم.ناهار آماده کردم و راهی محوطه شدیم چون حوصلت سر رفته بود چشمم روشن شد به سرسره بازی ات به سبک جدید، که بدون دمپایی از پایینه سرسره میرفتی بالا و بعد خوابیده به پشت، پایین میآمدی. تماشایی بود، این رفتارها رو از سایر فسقلی ها دیدی و ...
1 آبان 1392

خرید اسباب بازی و کتاب سری هزارم

سلام صبح زود چلو خورش سبزی پختم و با خاله فاطی(همراه همیشگی مون) راهی ملاصدرا شدیم(معمولا برای خرید های جزیی دوست دارم همرام باشی و از اون دسته مامانایی نیستم که چپ و راست بچه هاشونو به این و اون میسپارن) و به نیت ست پزشکی، گیرم هم نیامد در عوض اسباب بازی ماهیگیری چوبی( که قبلا از خاله سلیمه تعریفش شنیده بودم) و چکشی چهار رنگ واست گرفتم همچنین قیچی به قول خودت مخصوص بی بی، کتاب و... عکسشون هست هرسه تایی با هم میل کردیم جاتون خالی عالی شده بود و از دوتا اسباب بازیهات خوشت اومد و باهاشون سرگرم بازی شدی دوشنبه 29 مهر ماه ...
29 مهر 1392
1